من پیـله ام، پروانـه خواهم شد؛ نگو نـــه

مجموعه شعر فارسی - لیلی نورعلیزاده

من پیـله ام، پروانـه خواهم شد؛ نگو نـــه

مجموعه شعر فارسی - لیلی نورعلیزاده

سیگارهای پک زده زیر درخت بید

گیلاس نصفه از عرق سرد روزگار

میز نچیده از ورق و شمع و استکان

آشفتگی میان تب جبر و اختیار


از پرده های کرکره ای شب سلام کرد

روی کتاب فلسفه مرگی نفس کشید

من؛ آخرین وداع خودش را به باد داد

من؛ از دو روز زندگی اش روز خوش ندید


انگار توی دفتر شعرم بتی شکست

در خاطرات بی سر و ته از نوشته ها

این روزها به مرگ خودم فکر می کنم

باید وداع گویم ای زندگی تو را


تو می روی و قصه به پایان نمی رسد

با خنده های تلخ غم و گریه های من

آری برو برای همیشه و برنگرد

دیگر ندارد عشق تو چیزی برای من


نظرات 2 + ارسال نظر
سحر 1390/05/25 ساعت 23:15

تعبیر شما از عشق و نفرت و فضای نوستالژیک نوشته هایتان حس جالبی به خواننده می دهد که شاید در نوع خود منحصر بفرد باشد. به امید فرداهای روشن

آیدین 1390/05/27 ساعت 08:30

ایلک اوچ مصراعی چیخاندان سونرا قالان بندلری گؤزل دی. ایلک اوچ مصراع صرفا بیر مقدمه اولاراق یاخشی دی آمما خاص بیر سؤز دانیشماییر. ایکینجی بند عالی دی. و آخیر بند ده بو شعیر یاخشی قورتاریب. اینسانلاری اومودلاری یاشادیر... و سون بند ده بو اومود گؤرسنیر. ساغول یولداش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد